برخی از لغات وتعاریف ومعرفی وسایل واصطلاحات در کشتیهای نفتکش

برخی از لغات وتعاریف ومعرفی وسایل واصطلاحات در کشتیهای نفتکش

ANTISTATIC ADDITIVE:

ماده ای که به محموله فرآورده های نفتی اضافه می گردد  تا از انباشت شدن الکتریسیته ساکن  ،درون محموله کاسته وقابلیت انتقال الکتریسیته درون مایع را به بیش از(50 پیکو سیمن متر) افزایش دهد.  

APPROVED EQUIPMENT:

وسیله ای که توسط یک کشور ویا سازمان های رده بندی از قبیل لویدز وغیره که مورد قبول کشور صاحب کشتی باشدآزمایش شده ومورد تایید قرار می گیرد به وسیله مورد نظر مدرکی اختصاص داده می شودکه دال بر قابلیت استفاده آن در محیطهای خطرناک از قبیل عرشه وتانک های نفتکش می باشد

AUTO-IGNITION Spontaneous Combustion :

خود اشتعالی یا آتش گرفتن مواد احتراق زا بدون استفاده از جرقه ویا شعله آتش ،زمانیکه درجه حرارت ماده مورد نظر تا حدی افزایش یابد که خود به خود مشتعل شود.

BONDING:

وصل نمودن قسمتهای مختلف فلزات به یکدیگر تا جائیکه جریان الکتریسیته در درون آن بطور یکنواخت صورت گیرد.

CATHODIC PROTECTION:

یعنی حفاظت بدنه خارجی ویا داخلی کشتی در مقابل زنگ زدگی با استفاده از خواص شیمیایی فلزات .

میدانیم که فلزات در اثر از دست دادن الکترون دچار زنگ زدگی میشوند .اگر در داخل یک الکترولیت مثل آب دریا دو نوع فلز با خاصیت الکترون دهی مختلف را قرار داده وآنها را به هم وصل کنیم ،فلزی که خاصیت الکترون دهی بیشتری داشته باشد زنگ زده وفلز دیگر سالم باقی می ماند.

درکشتی ها برای حفاظت از قسمتهای کشتی که معمولا در داخل آب قرار دارند از فلزاتی با خاصیت الکترون دهی بالاتر مثل روی ویا منگنز به صورت شمش استفاده میکنند .این شمش به بدنه کشتی جوش داده شده ویا پیچ میشوند بطوریکه از نظر الکتریکی به هم وصل باشند بدین وسیله بدنه کشتی حفظ شده واین فلزات خورده می شوند.

فلزات فوق الذکر طبق برنامه زمانبندی شده تعویض می شوند تا بدنه کشتی همواره در مقابل زنگ زدگی محافظت شود.

CLINGAGE:

در طول حمل وهنگام تخلیه محموله ته مانده چسبنده مواد نفتی که بعد از تخلیه محموله مورد نظر بر روی دیواره ته تانک ویا داخل لوله های باقی می ماند

COLD WORK:

کار کردن افراد کشتی در مخازن ،روی لوله های نفت،پمپ ها وغیره که در حین کار از وسیله ای که ایجاد جرقه نماید استفاده نشود

COMBINATION CARRIER:

کشتی های دو یا چند منظوره که قابلیت حمل مواد نفتی ویا مواد خشک بصورت فله را دارا می باشند.

COMBUSTIBLE (FLAMMABLE) قابلیت اشتعال مواد سوختنی:

وسیله الکتریکی که برای اندازه گیری مقدار درصد گاز هیدروکربن موجود در مخزن مورد استفاده قرار می گیرد. عقربه آن  درصدی از محدوده پایین ( LEL) سطح ترکیب هوای قابل اشتعال را نشان میدهد. این دستگاه

مقدار حجمی هیدروکربن کل هوای مخزن را به درصد نشان میدهد .برای ورود به داخل محل مورد آزمایش

این دستگاه باید عدد صفر را نشان دهد.

DANGEROUS AREA:

محیط و یافضایی بر روی کشتی نفتکش است که به علت امکان وجود گازهای قابل اشتعال بکارگیری و استفاده از وسایل برقی غیر مجاز در آن محیط ویا فضا خطر آفرین می باشد

DRY CHEMICAL POWDER:

پودری که در اطفای حریق برای جداسازی هوا وشعله آتش استفاده میشود وبا این عمل جداسازی آتش خاموش میشود

DIP:

ارتفاع محموله از سطح مایع تا کف مخزن را DIP می گویند. از این اصطلاح برای اندازه گیری آب ته مخزن فرآورده ویا مقدار باقی مانده، محموله در اواخر تخلیه نیز استفاده می شود. مقدار آب ومحموله ته مخازن را با افزودن  خمیر مخصوص بر روی میله برنجی اندازه گیری می کنند.

EARTHING (GROUNDING):

به اتصال دادن الکتریکی یک وسیله به زمین ویا بدنه اصلی کشتی اطلاق میشود

ENTRY PERMIT:

مدرکی که توسط یک شخص مسئول بر روی کشتی صادر می شود واجازه ورود افراد را به یک محیط دربسته یا مخازن را در مدت زمان مشخص تعیین می نماید .این مدرک بعد از ارزیابی و اندازه گیری گازهای خطرناک ودر نظر گرفتن کلیه مسایل ایمنی صادر می شود

EXPLOSION-PROOF (FLAME-PROOF):

وسیله برقی که طوری طراحی وساخته شده است که از عبور جرقه وشعله به بیرون از بدنه خود جلوگیری می‌کند. بدین وسیله این دستگاه در محیطهایی که قابلیت اشتعال ویا انفجار را دارند قابل استفاده می باشد. سیستم داخلی این وسیله نباید باعث افزایش گرمای درون آن شود که منجر به انفجار داخلی وسیله شود.

FLAME ARRESTOR:

در پوشهای شبکه ای که از فلز یا سفال  ویا مواد ضد گرما که قادر به سرد کردن وجذب حرارت میباشند ساخته شده است تا از عبور شعله به داخل مخازن دارای گازهای قابل اشتعال جلوگیری کنند.این در پوشها برای مدت کوتاهی حرارت داخل مخزن را پایین نگه داشته واز ایجاد انفجار ویا اشتعال جلوگیری میکنند.

FLAME SCREEN:

یک ویا دو ردیف تور سیمی گالوانیزه شده قابل حمل که دارای سوراخ های ریز می باشدوبر روی مدخل های ورودی هوا به مخازن تعبیه میشودکه جرقه های بیرون را از طریق دریچه ها ویا لوله های خروجی هوا به مخازن راه ندهد وبرای مدت کوتاهی از ورود شعله آتش به مکان های فوق جلوگیری نماید.

FLAMMABLE RANGE (EXPLOSIVE RANGE):

درصد حجمی از تمرکز گاز هیدرو کربن در هوا که از سطح پایین 1 درصد گاز هیدرو کربن  وتا سطح بالایی10 درصد گاز هیدروکربن میباشد که ترکیب هوای موجود در این محدوده بین دوسطح فوق قابل اشتعال می باشد.

    FLASH LIGHT (TORCH):

چراغ قوه ای که با باطری کار میکند ومورد تایید یک سازمان مسئول قرار گرفته است و وقتی در فضای قابل اشتعال مورد استفاده قرار میگیردایجاد جرقه نکند.

FLASH POINT:

پایین ترین درجه حرارتی که یک محموله مواد نفتی از خود گاز اشتعال زا به مقدار کافی بر روی سطح مواد نفتی ایجاد میکند واندازه گیری این درجه حرارت در آزمایشگاه انجام می شود.هر محموله دارای درجه حرارتی منحصر به فرد می باشد.این درجه حرارت در مدرک کیفیت محموله درج شده است.در آزمایشگاه با استفاده از یک وسیله مشتعل کننده گاز موجود بر روی محموله نفتی دچار آتش میشود .(درجه ای از گرما که در آن بخار مایعات فرار می سوزد)

FOAM (FROTH):

مواد شیمیایی قابل انبساطی که برای جلوگیری از آتش سوزی ودر اطفای حریق از آن استفاده می شود این ماده بعد از ترکیب با آب پوششی بر روی آتش بوجود می آوردواز نفوذ اکسیژن محیط به درون آتش جلوگیری می کند.که به آن کف آتش نشانی نیز می گویند

FOAM CONCENTRATE (FOAM COMPOUND):

ماده پروتئینی ویا شیمیایی که بعد از ترکیب با آب خاصیت ایجاد کف ماندگار را دارا می باشند این مواد با درصد حجم کفی که بوجود می آورندنیز طبقه بندی می شوند.

FREE FALL:

بار گیری مواد نفتی به درون مخزن نفت که از ارتفاع بالا بصورتی که محموله از آن ارتفاع به صورت آزاد به داخل مخزن ریخته می شود.

GAS FREE:

جایگزین کردن هوای داخل مخزن با اکسیژن21 درصد بجای گازهای قابل اشتعال سمی یا گازهای خنثی که به منظور فراهم نمودن شرایط مناسب برای ورود افرادبه مخزن برای تعمییرات ویا بازدیدانجام می گیرد.

GAS- FREE CERTIFICATE:

مدرکی که توسط یک شخص مسئول ، مورد اعتماد ومتخصص با بکارگیری وسایل ایمنی وردیابهای هوای مخازن برای مدت زمان محدود صادر می شود. این مدرک نشان می دهد که هوای درون مخازن نفت عاری ازگازهای خطرناک بوده واکسیژن آن 21 درصد میباشد وافراد می توانند جهت انجام کار اقدام کنند.با بودن کشتی در دریا این مدرک توسط ناخدای کشتی در بندر ویا با آمدن شیمیدان آزمایشکاه صادر میگردد.اجازه کار کردن افراد کشتی ودیگران منوط بر وجود این مدرک موقتی می باشد

HAZARDOUS AREA:

محیطی که در پالایشگاه ها وتاسیسات خطرناک در خشکی وعرشه کشتی های نفتکش ویا مخازنی که به علت وجود ویا امکان وجود گازهای قابل اشتعال استفاده از وسایل آتش زا ویا برقی ممنوع بوده است مگر وسایلی که مورد تایید باشد.

HOT WORK:

کار کردن با وسایلی که جرقه زا هستند ویا قابلیت تولید حرارت کافی برای مشتعل  ویا انفجار ترکیب هوای قابل اشتعال را دارا میباشند از قبیل جوشکاری ،لحیم کاری ،ویا استفاده از وسایل برقی غیر مجاز

HOT WORK PERMIT:

مدرکی است که از طرف فرمانده ویا شخص مسئول ومتخصص صادر میشودبا مدت زمان تعیین شده در مدرک که معمولا 8 الی 12 ساعت اعتبار دارد واجازه کار برای افراد با وسایل خطرناک را در فضای مخزن و یا قسمتی از عرشه و غیره را می دهد.محل دقیق، مدت اعتبار،نوع کار و افرادی که در کار مورد نظر شرکت دارند باید کاملا مشخص باشد.

HYDRO CARBON GAS:

گاز هیدرو کربن که ترکیبی از هیدروژن وکربن میباشد.

INERT CONDITION:

هوای داخل مخزن در شرایطی است که با استفاده از گازهای خنثی ،اکسیژن هوای درون مخزن مورد نظر از حداکثر 8 درصد حجم مخزن تجاوز نکند.

INERT GAS:

یک گاز ویا ترکیبی از گازهای معروف به گازهای خنثی که از احتراق هوای داخل مخازن نفتکش جلوگیری می کند.این گاز با داشتن اکسیژن ناکافی بمقدار حدوداً 5 درصد از اشتعال گازهای خطرناک در صورت ایجاد جرقه در محیط داخل مخزن جلوگیری مینماید .برای این منظور در کشتی های نفتکش از گازهای حاصله از احتراق در دیگ بخار استفاده می کنند

INERT GAS DISTRIBUTION SYSTEM:

سیستم انشعاب گازهای خنثی تشکیل شده از لوله های ورودی برای هدایت گازهای خنثی به درون مخازن وخروج از مخازن به اتمسفر از طریق دریچه ها ولوله های خروجی ودر ضمن ،دارای سیستم جلوگیری کردن از ازدیاد فشار وخلاء در مخازن بوده که مورد استفاده قرار میگیرد.

INERT GAS PLANT:

مجموعه ای از ماشین آلات و وسایلی که گازهای خنثی حاصل از احتراق سوخت را ،خنک ،تمیز وتحت فشار با درصد اکسیژن پایین  به سیستم انشعاب هدایت میکنند

INERT GAS SYSTEM (IGS):

کلیه ماشین آلات و وسایل ثابت ومتحرک اندازه گیری وکنترل ولوله های انشعاب گازهای خنثی وسیستم جلوگیری کردن از برگشت گازهای خطرناک محموله به موتورخانه ودیگ بخار را سیستم گازهای خنثی میگویند.

INERTING:

تزریق وجایگزین کردن گاز خنثی به درون مخازن محموله بجای هوای قابل اشتعال موجود در مخازن می باشد

INSULATING FLANGE:

رابطی که با داشتن لایه یا واشر عایق از اتصال الکتریکی بین لوله های کشتی وشلینگ ها  ویا بازوی تخلیه و بارگیری جلوگیری میکند.

INTERFACE DETECTOR:

وسیله الکتریکی است که برای پیدا کردن واندازه گیری مقدار نفت موجود  بر روی آب در مخزنی که آب با نفت مخلوط هستند استفاده میشود این وسیله مرز بین آب ونفت را درمخزن مشخص میکند

 

INTRINSICALLY SAFE:

وسیله ای که مدار الکتریکی داخلی آن از ضریب ایمنی بالا برخوردار  است .اگر هرگونه جرقه یا حرارتی باعث شکستن ویا بسته شدن مدار شود ویا بصورت تصادفی اتصال در آن بوجود آید عامل بالقوه ویا نیروی نهانی آن باعث نشود که ترکیب گازهای قابل اشتعال در اطراف را مشتعل سازد .زیرا انرژی بوجود آمده درون وسیله بسیار ضعیف میباشد.

LOADING OVERALL:

بارگیری محموله های نفتی ویا توازن کشتیی از بالای مخزن ویا از طریق درب مخزن ویا راههای دیگر بوسیله لوله ویا شلینگ با سقوط آزاد در داخل مخزن ریخته میشود

LOWER FLAMMABLE LIMIT (LFL) :

تجمع ناکافی گاز هیدرو کربن ها در هوای مخزن با درصدی پایین در زیر این سطح که باعث حمایت ویا انتشار احتراق نمی شود واین سطح ویا درصد هیدرو کربن در هوا (1 درصد)بوده وبنام پا یین ترین سطح از محدوده اشتعال زا نامیده میشود.

MOORING WINCH BRAKE DESIGN CAPACITY:

مقدار نیروی که ترمز دوار میتواند تحمل کند .اگر نیروی وارده از طرف طناب ویا سیم بکسل بیش از نیروی ترمز دوار باشد ،طناب ویا سیم بکسل شل خواهد شد .معمولا نیروی ترمز باید خیلی کمتر از نیروی لازم برای پاره شدن طناب ویا سیم بکسل باشد تا قبل از پاره شدن شل شود.

MOORING WINCH DESIGN HEAVING CAPACITY:

نیروی که برای یک دوار برای کشیدن طنابها وسیمهای پهلوگیری کشتی بر روی عرشه طراحی شده است وبر حسب واحد وزن (تن)در طراحی دوار در نظر گرفته میشود.

NAKED LIGHTS:

به زبانه شعله های آتش ،آتش روی سیگار ویا پیپ ،ویا مواد سوختنی ،یا هر نوع وسیله برقی وغیره که در حین استفاده تولید جرقه کند ویا لامپ های غیر محافظ گفته میشود.

NON-VOLATILE PETROLEUM:

 ( مواد نفتی غیر فرار ویا بخار نشدنی) آن دسته ازمواد نفتی که دارای نقطه اشتعال بالای 60 درجه سانتیگراد یا 140 درجه فارنهایت میباشند. این مواد برای اینکه بتوانند مقداری بخار لازم برای اشتعال در آزمایشگاه ایجاد کنند باید بیش از 140 درجه فارنهایت گرم شوند.

OXYGEN ANALAYSER / METER:

وسیله الکتریکی که با آن درصد اکسیژن موجود در هوای درون مخازن ویا لوله های تخلیه وبارگیری را اندازه میگیرند.نمونه های هوای موجود در محل های فوق توسط یک تلمبه لاستیکی دستی به طرف دستگاه مکیده و هدایت میشود تا درصد اکسیژن آن توسط دستگاه فوق اندازه گرفته شود.

PACKAGED CARGO:

نفت خام ویا مواد نفتی ویا دیگر محموله هایی که قادر به حمل در بشکه ها ،قوطی ها ودیگر ظروف نگهداری وقابل حمل می باشند.

PETROLEUM GAS:

گازی که از نفت خام ویا مواد نفتی متصاعد میشود .اجزاء اصلی این گاز را هیدروژن و کربن ها تشکیل میدهند.البته عناصری دیگری از قبیل ترکیبات گوگرد ،سولفور هیدروژن  وگازهای دیگر به مقدار کم نیز در آن موجود میباشند.

POUR POINT:

کمترین درجه ای از حرارت که مواد نفتی بصورت مایع باقی بماند که معروف به نقطه جاری یا روان میباشد.اگر محموله ای از درجه حرارت بالا سردتر شد دیگر امکان برگشت آن به صورت مایع وجود ندارد.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.